عشــــــــــــــــــق
عشــــــــــــــــــق
من و تو چون دریچه روبروی هم
اگاه ز هر بگومگوی هم
هرروز سلام و پرسش و خنده
هر روز قرار روز اینده
اکنون دل من شکسته است زیرا
یکی از دریچه ها بسته است
نه مهر فسون و نه ماه جادو کرد
لعنت به سفر که هرچه کرد او کرد
نظرات شما عزیزان: